فرهنگ جامعه شناسی پزشکی Dictionary of Medical Sociology
نوشتۀ ویلیام سی. کاکرهام William C. Cockerham و فریس جی. ریتچی Ferris J. Ritchey
ترجمۀ حسین شیران Hossein Shiran
****************************************************
بخش هفتم: گذشتههای نه چندان دور: 1970-1990 (قسمت دوم)
دو حوزهای که در آن جامعه شناسان پزشکی بریتانیا بر دیگران تفوق یافتند تحققاً در زمینة «جامعه شناسی پزشکی کاربردی 1» بود؛ این دو حوزه یکی نگارش منابع درسی گسترده در زمینههای بهداشت و درمان برای دانشجویان و دیگری تأکید بر آنالیز یا تجزیه و تحلیل حرفة پزشکی بود؛ در حوزة نخست، کتابهایی که در زمینة «جامعه شناسی پزشکی کاربردی» پدید آمدند عبارت بودند از «جامعه شناسی در پزشکی 2» (1975) اثر «آر. کنت جونز 3» و «پاتریشیا جونز 4» و «کلیات جامعه شناسی پزشکی کاربردی 5» (1989) اثر «دیوید آرمسترانگ 6» که تا پایان سال 1989 سه بار به زیر چاپ رفت. گذشته از اینها کتابهای چاپ شدة دیگری هم بودند مانند کتاب «جامعه شناسی حرفة پزشکی 7» (1975) اثر «کارولین کاکس 8» و «آدریان مید 9» و نیز کتاب «کاربرد جامعه شناسی در پزشکی 10» اثر «دونالد پاتریک 11» و «گراهام سکمبلر 12» که در سال 1991 برای سومین بار تجدید چاپ شد.
دومین حوزه دربرگیرندة مطالعات سطح خرد فعل و انفعالات در موقعیتهای پزشکی بویژه آنالیز کارهای روزمره در پزشکی حرفهای بود. از این سنتِ در حال رشد در «جامعه شناسی پزشکی» بریتانیا مجموعهای از مطالعات پدید آمده است که در آنها به تجزیه و تحلیل کار بالینی از نقطهنظرات مشارکتکنندگان در آن در چارچوبی نسبتاً گسترده از «نظریة تعامل نمادین 13» و «روششناسی مردمنگارانه 14» پرداخته شده است. این مردمنگاریها گزارشی از روابط روزمرة میان بیماران، پزشکان و سایر افراد موجود در سازمانهای پزشکی ارائه دادند با غنایی خاص در جزئیات که بطور معمول در مجموعه آثار آمریکایی به چشم نمیخورد.
نمونههایی از این طیف مطالعات عبارتند از «به قصد دیدن دکتر 15» (1975) اثر «جی. ستیمسون 16» و «آ. وب 17»، «مطالعات در زندگی روزمرة پزشکی 17» (1976) اثر «دبلیو. وادزورث 19» و «دی. رابینسون 20»، «رویاروییها در پزشکی 21» (1977) اثر «آلن دیویس 22» و «گوردون هوروبین 23»، «سازمان اجتماعی سلامت بازدیدکنندگان 24» (1977) اثر «رابرت دینگوال 25»، «کار پزشکی 26» اثر «پل اتکینسون 27» و «کریستین هیث 28» (1981 ) و «تجربة بالینی: مردمنگاری آموزش پزشکی 29» (1981) اثر «اتکینسون 30». کتاب دیگری که در این سنت تولید شد «تجربة بیماری 31» ( 1984) اثر «ری فیتزپاتریک 32» و همکارانش بود.
و اما در آلمان، اولین کتاب درسی در زمینة «جامعه شناسی پزشکی» «کتاب جامعهشناسی پزشکی 33» بود که توسط «یوهانس سیهگریست 34» در سال 1974 نوشته شد و تا سال 1995 پنجبار تجدید چاپ شد. در میان دیگر متون آلمانیزبان بویژه راجع به «جامعه شناسی پزشکی» و نه ترکیبی از «روانشناسیپزشکی 35» و «جامعه شناسی 36» (که بشدت به سنگینتر کردن وزن «روانشناسی 37» تمایل دارد) دو کتاب وجود دارند که در سال 1975 پا به عرصة وجود گذاشتهاند؛ اینها عبارتند از «جامعه شناسی در پزشکی 38» اثر «کریستین فون فربر 39» و کتاب «جامعه شناسی پزشکی 40» اثر «بریگیته گیسلر 41» و «پیتر توما 42» که چاپ دوم آن در سال 1979 به میان آمد.
دو کتاب دیگر که در سال 1978 منتشر شدند عبارتند از «جامعه شناسی پزشکی» اثر «هانس اولریش دپه 43» رهبر جامعهشناسان پزشکی مارکسیست آلمان غربی و «جامعه شناسی پزشکی» اثر «ویلهلم روزلر 44» و «هربرت ویفهیوز 45». کتابهای بیشتر در این زمینه که اخیراً به چاپ رسیدهاند عبارتند از کتاب «Medizin in unserer Gesellschaf 46» اثر «پل لوث 47» (1986) و کتاب «جامعه شناسی پزشکی» نوشتة «الکساندر شولر 48» و همکارانش در سال (1992).
«شولر» و «دونالد لایت 49» جامعهشناس پزشکی آمریکایی با مشارکت هم در سال 1986 اثر مهم دیگری دربارة نظام ارائة خدمات بهداشت و درمان آلمان تحت عنوان «ارزشهای سیاسی و خدمات بهداشت و درمان: تجربة آلمان 50» به چاپ رسانده بودند. از دیگر مطالعات عمدة آلمانیها در جامعه شناسی پزشکی میتوان به آثار کسانی همچون «گونتر لوخمن 51» و همکارانش با عنوان «سلامت و بیماری در آمریکا و آلمان 52» (1989) و «نظام بهداشت و درمان در اتحادیه اروپا 53» (1995) اشاره داشت.
با اینحال «جامعه شناسی پزشکی» در آلمان همچون هر جای دیگری هنوز علمی نوپاست؛ در واقع از سال 1958 بوده است که دانشمندان آلمانی به این رشته گرایش پیدا کردهاند و تا سال 1970 «جامعه شناسی پزشکی» هیچ جایگاهی در نظام آموزش پزشکی آلمان نداشته است (Cockerham 1983). رابطة سنتی موجود میان «جامعه شناسی» و «پزشکی» در آلمان در حقیقت ریشه در «پزشکی اجتماعی 54» دارد که باز میگردد به تلاشهای برخی از چهرههای تاریخی آلمان در پزشکی قرن نوزدهم، در درجه اول همچون «رودولف ویرچو 55»، «سالومون نیومن 56» و «آلفرد گروژان 57» از بابت تأکیدی که بر ارتباط بین دو عامل «بیماری» و «شرایط اجتماعی» داشتهاند.
«ویرچو» که با کار در زمینة آسیبشناسی سلولی سهم عمدهای در توسعة پزشکی غرب داشت یک بار اعلام کرد که «پزشکی یک علم اجتماعی است»! این بیان و بینش او در این مورد اغلب بعنوان یک توجیه تاریخی برای همکاری بین دو علم «پزشکی» و «جامعه شناسی» در آلمان مورد استناد قرار میگیرد. اما چه چیز باعث شد تا دهة 1970 شرایط روشنفکری امیدوار کنندهای برای «جامعه شناسی پزشکی» در آلمان غربی وجود داشته باشد و بعد در رقابت با «پزشکی اجتماعی» پس رانده شود و از سوی جامعهشناسان آکادمیک مورد بیتوجهی واقع شود؟ بنا به نوشتة «الیزابت کلاوز 58» (1982) اینکه «جامعه شناسی پزشکی» توانست کنترل دانش «جامعه شناسی پزشکی» در آلمان غربی را بدست آورد بخاطر افزایش تعداد جامعهشناسانی بود که به تحقیق در زمینة «جامعه شناسی پزشکی» هدایت شدند.
در حال حاضر «جامعه شناسی پزشکی» در حال تبدیل شدن به بزرگترین زیرشاخة جامعهشناختی در «جامعه شناسی» از نظر مشارکتکنندگان در آنست. با فروپاشی «کمونیسم» در سال 1989 و 1990 و متعاقب آن یکپارچه شدن مجدد آلمان، گسترش «جامعه شناسی پزشکی» به دانشگاههای آلمان شرقی در حال شکل گرفتن است. «جامعه شناسی پزشکی» در دولت آلمان شرقی بنیان مارکسیستی داشت از این جهت در این منطقه بنا به برخی از سنن زمینة مساعدی برای رشد این رشته بوجود آمد (Huttner 1987).
یکی از نشریات مهم در «جامعه شناسی پزشکی» در دهة 1980 «تحول اجتماعی پزشکی آمریکا 59» اثر «پل استار 60» بود (1982) که به کسب «جایزة پولیتزر 61» هم نائل آمد. کتاب «استار» نزول جایگاه و قدرت حرفهای شغل پزشکی و افزایش نظامهای ارائه خدمات بهداشت و درمان شرکتی را در راستای رسیدن به سود مورد بررسی قرار داد. بخشهای عمدهای از پژوهش در «جامعه شناسی پزشکی» در اواخر دهة 1980 شامل مطالعات پیرامون تفاوتهای بهداشت و درمان میان زنان و مردان (Verbrugge 1985 ،1989)، قشربندی اجتماعی و سلامت و درمان (کاپلان 1989)، شیوههای زندگی سالم و بهداشتی (Cockerham ، Kunz ، Lueschen ، و Spaeth 1986؛ Cockerham ، Kunz ، و Lueschen 1988) و ایدز (Weitz 1989) و نیز تحقیقات فزاینده از جایگاه حرفهای در شرف تغییر پزشکان (ریتزر و Walczak 1988) بودهاند.
تلاشهایی هم در جهت تثبیت کاربرد تئوریهای جامعهشناختی در آثار «جامعه شناسی پزشکی» در جریان بود. در ایالات متحده «ویتزکین 62» (1989) سهم عمدهای در کاربرد «تئوری مارکسیستی» در تجزیه و تحلیل تعامل پزشک و بیمار داشت، در حالی که «باری گلاسنر 63» (1988 ، 1989) «تئوری پستمدرن 64» را در راستای تجزیه و تحلیل «بدن» و «خود» 65 بکار گرفت. تحقیقات بر روی بدن در طول این دوره با اقبال عمدهای روبرو شد، به ویژه در اروپا که در آن کتاب «برایان ترنر 66» با عنوان «بدن و جامعه 67» (1984) آغازگر مباحثات جامعهشناختی در مورد این موضوع شد. «ترنر» بخش اعظم بینش خود را بر پایة اثری متقدم از نظریهپرداز فرانسوی «میشل فوکو 68» (1973) بنا نهاد که به بررسی شیوههایی پرداخته بود که طی آن دانش پزشکی برای کنترل اجتماعی بدن انسان توسط نهادهایی همچون درمانگاه مورد استفاده قرار میگرفت.
همچنین در اروپا، جامعهشناسان پزشکیای همچون «گراهام سکمبلر» بریتانیایی کتابی بیسابقه تحت عنوان «نظریههای جامعه شناسی و جامعه شناسی پزشکی 69» (1987) منتشر ساخت که توأمان تنوعی از چشماندازهای نظری در زمینة سلامت و پزشکی به ارمغان آورد و «یوتا گرهارد 70» آلمانی بحثهای نظری گستردهای- به وسعت یک دهه کار- در کتاب خود «ایدههایی دربارة بیماری : تاریخ سیاسی و روشنفکری جامعه شناسی پزشکی 71» (1989) فراهم ساخت.
پایان بخش هفتم
پینوشتهای بخش هفتم:
1- Applied Medical Sociology 2- Sociology in Medicine 3- R. Kenneth Jones 4- Patricia Jones 5- An Outline of Sociology as Applied to Medicine 6- David Armstrong 7- A Sociology of Medical Practice 8- Caroline Cox 9- Adrian Mead 10- Sociology as Applied to Medicine 11- Donald Patrick 12- Graham Scambler 13- Symbolic Interactionist 14- Ethnomethodology 15- Going to See the Doctor 16- G. Stimson 17- A. Webb 18- Studies in Everyday Medical Life 19- W. Wadsworth 20- D. Robinson 21- Medical Encounters 22- Alan Davis 23- Gordon Horobin 24- The Social Organization of Health Visitor Training 25- Robert Dingwall 26- Medical Work 27- Paul Atkinson 28- Christian Heath 29- The Clinical Experience: An Ethnography of Medical Education 30- Atkinson 31- The Experience of Illness 32- Ray Fitzpatrick 33- Lehrbuch der Medizinischen Soziologie 34- Johannes Siegrist 35- Medical Psychology 36- Sociology 37- psychology 38- Soziologie fur Mediziner 39- Christian von Ferber 40- Medizinsoziologie 41- Brigitte Geissler 42- Peter Thoma 43- Hans Ulrich Deppe 44- Wilhelm Roessler 45- Herbert Viefhues 46- Medizin in unserer Gesellschaf 47- Paul Liith 48- Alexander Schuller 49- Donald Light 50- Political Values and Health Care: The German Experience 51- Giinther Luschen 52- Health and Illness in America and Germany 53- Health Systems in The European Union 54- Social Medicine 55- Rudolf Virchow 56- Salomon Neuman 57- Alfred Grotjahn 58- Elizabeth Claus 59- The Social Transformation of American Medicine 60- Paul Starr 61- Pulitzer prize 62- Waitzkin 63- Barry Glassner 64- Postmodern Theory 65- The Body and The Self 66- Bryan Turner 67- The Body and Society 68- Michel Foucault 69- Sociological Theory and Medical Sociology 70- Uta Gerhardt 71- Ideas about Illness: An Intellectual and Political History of Medical Sociology
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی پزشکی, کاکرهام و ریتچی
[ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۹۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
فرهنگ جامعه شناسی پزشکی Dictionary of Medical Sociology
نوشتۀ ویلیام سی. کاکرهام William C. Cockerham و فریس جی. ریتچی Ferris J. Ritchey
ترجمۀ حسین شیران Hossein Shiran
****************************************************
گذشتههای نه چندان دور: 1970-1990
در آغاز دهة 1970 کتابها و مقالههای متعددی در زمینة «جامعه شناسی پزشکی» وجود داشت اما بغیر از کتاب «لئون رابرتسون 1» و «مارگارت هیگرتی 2» با عنوان «جامعه شناسی پزشکی: رویکرد نظامهای عمومی 3»* که در سال 1975 منتشر شد در آمریکا هیچ منبع درسی دیگری در بین سالهای 1970 و 1977 منتشر نشد. با این حال، در سال 1977، به محض اینکه تعدادی از جامعه شناسان پزشکی فرصت تهیه و تدارک مواد و مطالب تازهای در این زمینه را یافتند موجی از ظهور کتابهای جدید به راه افتاد.
نخست کتاب «جامعه شناسی مراقبتهای بهداشتی و سلامتی 4» (1977) «داریل انوس 5» و «پل سلطان 6» و کتاب «جامعه شناسی بهداشت و سلامت 7» «اندرو توادل 8» و «ریچارد هسلر 9» (1977) پا به عرصه گذاشت که در سال 1987 به چاپ دوم هم رسید؛ بعد هم چاپ نخست از کتاب «جامعه شناسی پزشکی» (1978) اثر «ویلیام کاکرهام 10» و پس از آن کتاب «جامعه شناسی پزشکی» اثر «جان دنتون 11» (1978) و نیز چاپ دوم کتاب «کو ۱۲» (1978) و «مکانیک 13» (1978) از راه رسید.
کتابهای درسی بعدی عبارت بودند از «جامعه شناسی پزشکی» «میناکو مایکوویچ 14» (1980)، «جامعه شناسی پزشکی» «ویلیام روزنگرن 15» (1980)، «جامعه شناسی بهداشت و سلامت» «فردریک وولینسکی 16» که در دو چاپ (1980 و 1988) به میان آمد، «جامعه شناسی پزشکی» «امیلی مامفورد 17» (1983) و «جامعه شناسی پزشکی و بیماری 18» اثر مشترک «ریچارد کورتز 19» و «اچ. پل کالفنت 20» ( 1984). در سال 1989 کتاب دیگری باز با عنوان «جامعه شناسی پزشکی» از «رنه فاکس 21» منتشر شد که دربرگیرندة مجموعهای از مقالات او در ارتباط با موضوعات مختلف بود. ضمن اینکه کتاب «کاکرهام» هم در طول این دهه سه بار در طی سالهای ۱۹۸۲، ۱۹۸۶ و ۱۹۸۹ تجدید چاپ شد.
در ادامه در کنار کتابهای درسی، چندین کتاب غیردرسی هم منتشر شد که از این دست میتوان به آثار «هوارد شوارتز 22» و «کری کارت 23» (1986) که به چاپ دوم هم رسید، «گری آلبرشت 24» و «پل هیگینز 25» (1979)، «مکانیک» (1980)، «پیتر کنراد 26» و «راشل کرن 27» (1990) که به چاپ سوم هم رسید، «لیندا آیکن 28» و «دیوید مکانیک» (1986) و سرانجام «فیل براون 29» (1989) اشاره کرد.
پژوهشهایی که در حوزة جامعه شناسی پزشکی از اوایل دهة 1970 تا سال 1989 انجام شد هم در زمینة علایق جامعه شناسان پزشکی و هم در خصوص ارائة خدمات بهداشتی و درمانی در ایالات متحده نشانگر تغییر بود. برخی از این پژوهشها بر سنجش ویژگیهای سازمانی و میزان اثربخشی بیمارستانها و سایر سازمانهای مراقبت بهداشتی متمرکز شدند. مطالعات پیرامون استرس و فشار حوادث زندگی بر سلامت جسمانی و روانی نیز محققان متعددی را به خود جلب کرد بنحوی که حالا دیگر نشر کتاب در این زمینه به یک امر معمول در جامعه شناسی پزشکی بدل گشته است (میروفسکی 30 و راس 31، 1989). کارهای دیگر بر ایجاد الگوهای کمّی متمرکز شدند همچون الگویی که توسط «رونالد اندرسن 32» و همکارانش (1975) برای سنجش متغیرهای مهم و معنیدار در استفاده از خدمات پزشکان ارائه شد.
همانگونه که اشاره شد اینطور نبود که همواره چشماندازهای پزشکی بر تغییر شکل و جهت پژوهشهای جامعه شناختی مؤثر باشند چندین مطالعة انتقادی عینی در زمینة حرفة پزشکی هم در دهة 1970 منتشر شدند که به هر حال بر جریان امر تأثیرگذار بودند. با این حال تمایل به استفاده از خدمات بهداشتی و درمانی بطور عمده در کانون توجهات باقی ماند چرا که الگوهای استفاده در ایالات متحده به نفع این جریان تغییر کرد. برنامههای بیمة خدمات بهداشتی و درمانی همگانی موانع و مشکلات مالی اقشار فقیر جامعه را برای استفاده از خدمات بهداشتی و درمانی کاهش دادند تا آنجا که پژوهشهای متعدد نشان داد استفاده از خدمات پزشکی در نزد طبقات پایین جامعه حتی بیشتر از طبقات بالا گشته است ( اندرسن و اندرسون، 1979؛ کاکرهام، 1995).
علاوه بر این، فرهنگ فقر که دربرگیرندة باورها، نگرشها و هنجارهای طبقات پایین و قومیتها بود و همچون حصاری بلند گرایش و تعامل اقشار فقیر با پزشکان را محدود میساخت در مطالعات این سالها بسیار کم اهمیتتر از مطالعاتی شد که در طی دهههای 1950 و 1960 در حوزة جامعه شناسی پزشکی انجام شدند. با این حال در حال حاضر به نظر میرسد که موانع سیستمی موجود در سازمانها و فضا و محیط روانشناختی مؤسسات پزشکی یک عامل مهم و اساسی در کاهش استفاده از خدمات پزشکان توسط اقشار فقیر باشد در حالیکه انتظار میرود استفاده از خدماتی از این قبیل، نظر به نیاز بیشتری که در آنها موجود و ملموس است حتی بیشتر از اقشار دیگر هم باشد.
خارج از حوزة ادبیاتی بحثِ ارائة خدمات بهداشتی و درمانی که در کانون توجهات جامعه شناسان پزشکی بود انتقاداتی چند از چشمانداز مارکسیستی هم توسط «ویسنته ناوارو 33» (1976 ، 1986) و «هوارد ویتزکین 34» (1983) ارائه شد. در همین حال، در غرب اروپا بویژه در بریتانیا، آلمان و هلند، «جامعه شناسی پزشکی» به سمت و سوی یک زیرشاخة علمی تکامل یافته در حوزة جامعه شناسی تحول یافت. در بریتانیا در اواسط دهة 1960 بود که جامعه شناسی پزشکی روی به توسعه گذاشت و بزودی به یک حوزة کاری بزرگ در جامعه شناسی تبدیل شد. اولین کتاب درسی در جامعه شناسی پزشکی در انگلستان «جامعه شناسی در پزشکی» اثر «مروین ساشر 35» و «ویلیام واتسن 36» بود که در سال 1962 منتشر شد؛ دومین اثر به تبعیت از «جامعه شناسی پزشکی» آمریکا، توسط «کیم هاپر 37» در سال 1985 انتشار یافت. کتابهای دیگری که مشتمل بر بینشهای ادبیات جامعه شناسی پزشکی بریتانیا بودند عبارتند از «بیماران، پزشکان و خدمات پزشکی 38» (1973) اثر «دیوید رابینسون 39» و «مروری مجدد بر پزشکی عمومی: دومین تحقیق پیرامون بیماران و پزشکان آنها 40» ( 1981) اثر «آن کارترایت 41» و «رابرت اندرسون 42» که در واقع حاصل تحقیق پیمایشی بود که پیشتر در سال 1964 انجام شده بود.
«دیوید تاکِت 43» هم کتابی تحت عنوان «مقدمهای بر جامعه شناسی پزشکی» در سال 1976 منتشر ساخت؛ در نهایت کتاب «قدرت پزشکی و دانش اجتماعی 44»ِ «برایان ترنر 45» (1987) بینش برگزیدهای در جامعه شناسی پزشکی رو کرد که بواسطة آن نظریة جامعهشناختی در نقد علم پزشکی بکار رفت. علاوه بر این، بریتانیاییها برای جامعه شناسی پزشکی دو مجله بنامهای «علوم اجتماعی و علم پزشکی» و «جامعه شناسی سلامت و بیماری» به راه انداختند که مورد توجه خوانندگانی از سراسر جهان قرار گرفت.
پینوشتهای بخش ششم:
۱- Leon Robertson
۲- Margaret Heagerty
۳- Medical Sociology: A General Systems Approach
۴- The Sociology of Health Care
۵- Daryl Enos
۶- Paul Sultan
۷- Sociology of Health
۸- Andrew Twaddle
۹- Richard Hessler
۱۰- William Cockerham
۱۱- John Denton
۱۲- Coe
۱۳- Mechanic
۱۴- Minako Maykovich
۱۵- William Rosengren
۱۶- Frederic Wolinsky
۱۷- Emily Mumford
۱۸- The Sociology of Medicine and Illness
۱۹- Richard Kurtz
20- Paul Chalfant
۲1- Rene Fox
۲2- Howard Schwartz
۲۳- Cary Kart
۲۴- Gary Albrecht
۲۵- Paul Higgins
۲۶- Peter Conrad
۲۷- Rochelle Kern
۲۸- Linda Aiken
۲۹- Phil Brown
۳۰- Mirowsky
۳۱- Ross
۳۲- Ronald Andersen
۳۳- Vicente Navarro
۳۴- Howard Waitzkin
۳۵- Mervyn Susser
۳۶- William Watson
۳۷- Kim Hopper
۳۸- Patients, Practitioners and Medical Care
۳۹- David Robinson
۴۰- General Practice Revisited: A Second Study of Patients and Their Doctors
۴۱- Anne Cartwright
۴۲- Robert Anderson
۴۳- David Tuckett
۴۴- Medical Power and Social Knowledge
۴۵- BryanTurner
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی پزشکی, کاکرهام و ریتچی
[ چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
فرهنگ جامعه شناسی پزشکی Dictionary of Medical Sociology
نوشتۀ ویلیام سی. کاکرهام William C. Cockerham و فریس جی. ریتچی Ferris J. Ritchey
ترجمۀ حسین شیران Hossein Shiran
****************************************************
دوران پس از پارسونز The Post-Parsons Era
پس از مفهوم «نقش بیمار 1» که توسط «پارسونز 2» توسعه یافت تحقیقات بعدی در «جامعه شناسی پزشکی» بخش عمدهاش در زمینة «آموزش پزشکی» بود. «مرتون 3» و همکارانش در اثر «دانشجوی پزشکی 4» (۱۹۵۷) تحلیلهای کارکردگرایانة خود را تا به مسألة اجتماعیشدنِ دانشجویان پزشکی توسعه دادند؛ مقالۀ «رنه فاکس 5» در زمینۀ «رتبهبندیهای غیرقطعی» هم در این زمینه سهم بسزایی داشت.
چندی پس از آن، «هوارد بکر 6» و دستیارانش، «پسران سفیدپوش 7» (1961) را منتشر ساختند که مطالعهای بود در رابطه با اجتماعیشدن در دانشکدة پزشکی البته از چشمانداز «نظریة کنش متقابل نمادین 8». این مطالعه که به یک مطالعة جامعهشناختی کلاسیک تبدیل شد، ثابت کرد که از هر دو محتوای نظری و روششناختی یک اثر واجد اهمیت است. تکنیکهای مشاهدة مشارکتی که در «پسران سفیدپوش» بکار گرفته شد همچنین ثابت کرد که میتواند مبنایی برای نوآوریهای آتی در هر دو بعد نظری و روششناختی باشد و این همان چیزی بود که بعدها توسط «بارنی گلاسر 9» و «آنسلم اشتراوس 10» در «کشف نظریة زمینهای 11» (1967) و «تحول پایگاه اجتماعی 12» (1971) توسعه یافت. تحقیقات دیگر در زمینة آموزش پزشکی بر آموزش پرستاران و همتایان آنها متمرکز شد، بخصوص کار «فرد دیویس 13» (1972) که بازتابی بود از تحلیلهایی در چارچوب «نظریة کنش متقابل نمادین».
با ارائة پژوهشهایی در زمینة «نظریة کنش متقابل نمادین» در حوزهای که قبلاً تحت سلطة «نظریة کارکردگرایی 14» بود، «جامعه شناسی پزشکی» عرصهای شد برای مباحثات داغ میان این دو مکتب عمدة نظری جامعه شناسی. این مباحثات باعث تهییج هر چه بیشتر علاقة جامعهشناسان آکادمیک به این زمینه شد بطوریکه آغاز دهة 1960 مصادف شد با سیل نشریاتی که در زمینة «جامعه شناسی پزشکی» به راه افتاد. علاوه بر این، بخشِ «جامعه شناسی پزشکی»ِ «انجمن جامعه شناسی آمریکا15» هم بتدریج به یکی از بزرگترین و فعالترینِ گروهها در ASA تبدیل شد. در سال 1966 مجلة «سلامت و رفتار اجتماعی»، مؤسَّس در سال 1960، به یک نشریة رسمی در ASA تبدیل شد و «جامعه شناسی پزشکی» یکی از معدود رشتههای فرعی جامعه شناختی شد که تحت نظارت ASA از حق نشر یک مجلة مخصوص به خود برخوردار شد.
در طول اواسط دهة 1960، دیدگاه کنش متقابل نمادین بر بخش قابل توجهی از نشریات تسلط یافت. یکی از تجلیات این سلطه، مطالعات متعددی بود که با ارجاع به «نظریة برچسب زنی 16» انجام شد و همین خود مباحثات و مجادلات بعدی را برانگیخت. اگرچه «نظریة برچسب زنی» بطور کلی در ارتباط با «رفتار انحرافی» مطرح شده بود محور اصلی این مباحثات نه بر این موضوع که بر «تجربة ذهنی بیمار» متمرکز بود. در این حوزه بتدریج «توماس شف 17» (1966) به طرفدار اصلی رویکرد برچسب زنی تبدیل شد و «والتر گووْ 18» (1970) منتقد اصلی او گشت. نظریة برچسب زنی همچنین برای بیان یافتههای حاصل از مطالعات سلامت جسمانی مورد استفاده قرار گرفت؛ بعنوان مثال، «الیوت فریدسون 19» (1970b) تلاش کرد با بهرهگیری از گرایش برچسب زنی جایگزینی برای مفهوم نقش بیمار پارسونز پیشنهاد دهد.
در اواخر دهة 1950 و دهة 1960 جامعه شناسان کار خود را در حوزة سلامت روانی نه فقط به مطالعة بیماران ذهنی بلکه به مطالعة ننگ 20، استرس، مقابلة خانوادهها با اختلالات ذهنی و سایر بخشهای عملی و نظری مهم گسترش دادند. اثر «تیمارستان 21» «اروینگ گافمن 22» (1961) که به مطالعة زندگی در یک بیمارستان روانی پرداخت، توانست مفهوم اصلیاش یعنی «نهادهای تام 23» را به یک بیان نظری مهم در حوزة جامعه شناسی عمومی تبدیل کند. مطالعات فراوانی که پس از آن رخ داد جامعه شناسیِ اختلالات روانی را به یک زیرشاخة عمده در «جامعه شناسی پزشکی» بدل ساخت ( Cockerham 1996).
دو دستة دیگر از تحقیقات بنحوی خاص در دهة 1960 برجسته شدند. این دسته از تحقیقات آنهایی بودند که به مطالعة رفتارهای مددجویانه 24 و مرگ و مردن 25 پرداختند. رفتارهای مددجویانه یا دلایلی که افراد معین در زمانی که فکر میکنند بیمار هستند به دنبال خدمات حرفهای میگردند یا نمیگردند، یک مسالة مهم پژوهشی هستند و باز هم خواهند بود. مطالعة اصلی در این زمینه، «بهداشت و سلامت رجینویل 26» (1954) «ارل کوس 27» بود که پیوند مهمی میان طبقة اجتماعی و نشانههای مشهود بیماری یا ناتوانی را به نمایش گذاشت.
همچنانکه مطالعة تأثیر قومیت در استفاده از خدمات بهداشتی و درمانی هم به «ساچمن 28» (1965a) محول شد که وی در آن به مطالعة باورها و درجة پذیرش پزشکی مدرن در میان چند گروه قومیتی در شهر نیویورک پرداخت. «ساچمن» بر پایة مفهوم «نظام ارجاع به غیرمتخصص 29» «فریدسون 30» (1960) دریافت که بیشترین مقاومت نسبت به استفاده از خدمات پزشکان در محلههای پایینطبقه با ویژگیهای هویتی پرقدرت و روابط خانوادگی گسترده وجود دارد. در مقالة دیگری، «ساچمن» (1965b) با تدوین الگویی از تجربة بیماری دومین سهم عمدهاش را هم به «جامعه شناسی پزشکی» ایفا کرد. پژوهشهای مرتبط با این مسأله توسط «مارک زبوروفسکی 31» (1952)، «دیوید مکانیک 32» و «ادموند ولکارت 33» (1961) و «ایروینگ زولا 34» (1966) پیگرفته شدند و اطلاعات مهمی در ارتباط با گونههای اجتماعی ادراک بیماری فراهم نمودند.
علاقة عمومی و حرفهای به [مطالعة] مرگ و میر در طول دهة 1960 عملاً تبدیل به یک مُد شد و «جامعه شناسی پزشکی» با پژوهشهای متعددی که در این زمینه داشت در تشدید این وضع بسیار مفید و سودمند واقع شد. کار «گلاسر 35» و «اشتراوس 36» (1965 ، 1968) و «دیوید سودنو 37» (1967) توجه همگان را به جنبههای اجتماعی تجربة مرگ جلب کرد- بویژه به تجربة مرگ غریبانه در یک بیمارستان مدرن که در آن بیمار در یک اتاق ایزوله درمیگذشت در حالیکه اغلب از هر دو جنبة اجتماعی و روانشناختی در انزوا بود! در این میان «سودنو» تفاوت میان «مرگ اجتماعی» را در تقابل با «مرگ بالینی» به نمایش گذاشت در حالی که «گلاسر» و «استراوس» (1965) به توسعة نظریهای در زمینة آگاهیای روی آوردند که در اذهان کارکنان بیمارستانی که در آن بیمارانی با امراض لاعلاج بستری بودند از تصور عدم امکان نجاتشان استنباط میشد.
در نهایت انباشت ادبیات گسترده در حوزة «جامعه شناسی پزشکی» را باید مرهون تلاشهایی دانست که این رشته را در قالب کتابهایی خلاصه کردند که بعنوان منابع درسی برای جریانها و خط سیرهای متعددی که در درون جامعه شناسی پزشکی در بستر دانشکدهها و دانشگاههای سراسر کشور ظهور کردند تألیف شدند. اولین کتاب درسی در زمینة جامعه شناسی پزشکی کتابی به همین نام (جامعه شناسی پزشکی) اثر «نورمن هاوکینز 38» (1958) بود. بعد کتاب «پزشک و بیمار او» (1963) اثر «ساموئل بلوم 39» که تا حد زیادی برای استفادة دانشجویان پزشکی در نظر گرفته شد، ضمن اینکه دو مجموعه از نشریات ریدینگز تحت عناوین «بیماران، پزشکان و بیماریها» (1979) اثر «ای. گارتلی جاکو 40» و کتاب «جامعه شناسی پزشکی» (1989) اثر «هوارد فریمن 41» و همکارانش به ترتیب به چاپ سوم و چهارم رسیدند.
در سال 1968 در قالب یک کتاب درسی از چاپ اول کتاب «جامعه شناسی پزشکی» «[دیوید] مکانیک» رونمایی شد، دو سال بعد (1970) کتاب «جامعه شناسی پزشکی» توسط «رادنی کو 42» به چاپ اول رسید و در همان سال (1970) کتاب «جامعه شناسی بهداشت و سلامت» اثر «رابرت ویلسون 43» چاپ نخست خود را از سرگذراند. البته سال 1970، آثار دیگری را هم دربرداشت مانند «حرفة پزشکی» (1970a ) و «تسلط حرفهای» (1970b ) که هر دو از «فریدسون» بودند. کتاب اخیر «فریدسون» بیانیة عمدهای شد بر جنبههای اجتماعی حرفهای شدن پزشکی.
پینوشتهای بخش پنجم:
1- Concept of The Sick Role
2- Talcott Parsons
3- Robert K. Merton
4- Student Physician
5- Renee Fox
6- Howard Becker
7- Boys in White
8- Symbolic Interactionist Perspective
9- Barney Glaser
10- Anselm Strauss
11- The Discovery of Grounded Theory
12- Status Passage
13- Fred Davis
14- Functionalism
15- American Sociological Association
16- Labeling Theory
17- Thomas Scheff
18- Walter Gove
19- Eliot Freidson
20- Stigma
21- Asylums
22- Erving Goffman
23- Total Institutions
24- help-seeking behavior
25- Death and Dying
26- The Health of Regionville
27- Earl Koos
28- Suchman
29- Lay-referral System
30- Freidson
31- Mark Zborowski
32- David Mechanic
33- Edmund Volkart
34- Irving Zola
35- Glaser
36- Strauss
37- David Sudnow
38- Norman Hawkins
39- Samuel Bloom
40- E. Gartly Jaco
41- Howard Freeman
42- Rodney Coe
43- Robert Wilson
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی پزشکی, کاکرهام و ریتچی
[ چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]