🌓 جامعهشناسی دولت - بخش پنجم
✍️ حسین شیران
.
بزرگترین مشکل دولتهای ایدئولوژیک در رابطه با توسعه این نیست که هیچ نمیخواهند به توسعه برسند و ملت و مملکت خود را هم به توسعه برسانند؛ از قضا همه در این خصوص ادعاهای کلان دارند و برخی حتی نه فقط ادعای آبادی دنیا بلکه آخرت مردمان خود و حتی جهانیان را در سر میپرورانند و بسی نسخههای بلندپروازانه برای سعادت جهان و جهانیان میپیچند! مسأله اینست که حتی اگر بخواهند هم نمیتوانند به توسعه دست یابند، چرا؟ چون "توسعه یعنی رشد درهمتنیدهی همهی اعضاء و همهی افراد در همهی ابعاد"، درحالیکه دولت ایدئولوژیک هرگز قادر به دیدن "همه" نیست و اصولا و اساسا "یک از همه" برایش ارزش و اهمیت و حق حی و حیات دارد!
.
برای همین، توسعهای که دولتهای ایدئولوژیک رقم میزنند- اگر بشود اسماش را توسعه گذاشت- چیزی جز "توسعهی آکرومگالیک" نیست، چه در آن برخی از بخشها و برخی از اقشار که مورد تأیید و تفقد دولت و ایدئولوژی حاکماند منفردا و منحصرا با استفاده از فرصتها و ثروتها اجازه و امکان رشد مییابند و حتی برخی با سوءاستفاده از مقام و موقعیت به رشدهای سریع و سرطانی دست مییابند درحالیکه بقیه که اکثریت جامعه باشند همواره با محدودیتها و محرومیتهای نوشته (نهادینهشده) و یا نانوشته مواجهاند و علیرغم همهی تلاشها همچنان در فقر و فلاکت غوطهورند؛ در این میان هرکه از در مخالف درآید هم که حکماش مشخص است- از هستی ساقط است!
.
یک چنین رشد و نمو نامتعادل و نامتوازنی را هرگز نمیتوان توسعه خواند چه خروجیاش جامعهایست با پیکرهای بهشدت ناساز و ناهنجار و سر و سیمایی بهشدت ناجور و نازیبا، که دیدناش هیچ حس و حال خوشایندی به هیچکس نمیدهد درحالیکه توسعه لزوما باید متضمن حرکت و گذار از وضعیت و موقعیتی ناساز و ناسالم و نازیبا به وضعیت و موقعیتی بهمراتب سازگارتر و سالمتر و زیباتر باشد. اینست که میگوییم عملکرد دولت ایدئولوژیک اصولا و اساسا ضدتوسعه است و هرچه عمر دولت ایدئولوژیک بیشتر و عملاش بیشتر باشد جامعهای که بر آن حاکم است بسی بیشتر از حالت تعادل و توازن خارج شده، بیشتر در ورطهی واماندگی سقوط میکند.
.
جامعهای که در آن عدهای قلیل با استفاده یا سوءاستفاده از ایدئولوژی حاکم به بهای بی سر و سامانی عدهای کثیر بیرویه رشد و نمو میکنند و بسی سرمایه و سر و سامان مییابند نه جامعهای توسعهیافته بلکه سلطهیافته است که در آن استعمار و استثمار حرف اول را میزند و این مسلما به پای استبدادی نوشته میشود که بههرشکل زمینهساز یکچنین رشدهای نابهنجاریست، چه در واقع هر رشد آکرومگالیک ناشی از بدفرماندهیست- در جسم انسان اگر این ناشی از بدکارکرد غدهی هیپوفیز- غدهی فرمانده- است در جوامع انسانی هم ناشی از بدکارکرد هستهی ایدئولوژیک حاکم است که بههر شکل اجازه و امکان انواع بهرهکشیها و رشدهای اینچنینی را به برخی از اعضاء و عناصر میدهد.
.
اینجا و تحت حاکمیت یک چنین شرایطی با یک چنین مدیریتیست که بهقول کنفوسیوس نه فقر بلکه داشتن ثروت مایهی شرمساریست چه تحققا حاصل نامشروع ساختوپاختها و رانتها و سازوکارهای معیوب است و نه هیچ حاصل مشروع فکر و کار و کوشش شرافتمندانه. ...
.
باقی در بخش بعد
.
#جامعهشناسی_دولت
#جامعهشناسی_توسعه
#دولت_ایدئولوژیک
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعهشناسی دولت, دولت ایدئولوژیک
[ یکشنبه ۶ مهر ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]