جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

❇️ پیش از انقلاب 57 دو نهاد "روحانیت" و "بازار" بزرگترین و مهمترین پشت و پناه مردم در عرصه‌های مختلف زندگی بودند.

.

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش بیست و سوم
✍️ حسین شیران

.

پیش از انقلاب 57 دو نهاد "روحانیت" و "بازار" بزرگترین و مهمترین پشت و پناه مردم در عرصه‌های مختلف زندگی اعم از سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و دینی و فرهنگی بودند؛ در هر دو نهاد باصطلاح "حاج‌آقاها" با کار و بار معنوی بسیار بالایی مرجع و ملجأ مطمئن و معتمدی برای آحاد و اقشار مردم بودند؛ همین حاج‌آقاها بودند که در برهه‌های تاریخی متعدد دست‌دردست هم، هم پیش و هم پشت مردم ایستادند و با صلابتی بی‌سابقه مقابله با نظام‌های پادشاهی را کلید زدند- نظام‌هایی که قرون متمادی بلامنازع و بلامعارض می‌نمودند. هر دو انقلاب بزرگ مردمی اخیر- انقلاب مشروطیت (1285) و انقلاب اسلامی (1357)، حاصل یک چنین توارد و تعاملی میان این نیروها بود.

.

بعد از انقلاب 57 اما بسی ورق برگشت و این دو نهاد نه تنها بتدریج در کمال کم‌لطفی پشت مردم را خالی کردند بلکه در نهایت تمام‌عیار مقابل مردم درآمدند! و این بدترین اتفاق ممکن برای جامعه‌ی‌ ایران بود چه در حساس‌ترین برهه‌ی تاریخ که تنها یک گام با مردم‌سالاری واقعی فاصله داشت باز پس‌افتاد و این بار بی‌هیچ شاه و شاهنشاهی با خودی‌هایی که عمری همدل و همراه بود درافتاد! درک اینکه چگونه این انقلاب که در به ثمر رسیدن‌اش همه نقش داشتند مناسبات وارثان را از وضعیت سازنده به ستیزنده تبدیل کرد چندان دشوار بنظر نمی‌رسد. با فروپاشی نظام شاهنشاهی قدرت و ثروت بلاصاحب در میان افتاد و این هر دو نهاد را در چالش تاریخی عظیمی فرو برد- چالشی که متأسفانه هیچ‌یک از آن سربلند بیرون نیامدند!

.

روحانیت که در صدر و صف اول انقلاب قرار داشت برخلاف وعده وعیدهایش نه فقط نتوانست بی‌خیال از کنار قدرت بی‌صاحب بگذرد بلکه با جان و دل تمامیت‌خواهی کرد و بی‌حد و حصر تصاحب‌اش کرد و ای‌عجب بعدِ عمری حاکم‌ستیزی خود حاکم شد و همچون هر حاکم دیگری خواه‌ناخواه "اصل توده = تمکین" را در پیش گرفت. بازار هم که دید یار غارش بی‌پرده آخرت‌اندیشی و مردم‌مداری را وانهاده و سفت‌وسخت مشغول دنیاداری و حکمرانی بر مردم است از این حجم از دگرگونی هیچ مصون نماند و او هم خداترسی و خیرخواهی و ملاحظه‌ی مردم را وانهاد و بی‌پروا "اصل توده = طعمه" را در پیش گرفت و بی‌حساب و کتاب بی یا با ساخت و پاخت با نهاد قدرت مشغول ثروت‌اندوزی شد.

.

باری، به این قرار و مدارها بدمستی ناشی از سرکشیدن بی‌هوای قدرت و ثروت حاصل از انقلاب نه فقط وجهه‌ی مردمی هر دو پایگاه روحانیت و بازار را پایمال کرد بلکه برعکس ذهنا و عینا وجهه‌ای غیرمردمی و گاه حتی ضدمردمی به آنها داد- بقول نظامی: چو بدمستان به لشکرگه درافتاد | وزو لشکر به یکدیگر برافتاد؛ "روحانیت مبارز خلق‌اندیش" شد "روحانیت مباشر خویش‌اندیش" و "بازاری مردم‌دار خیراندیش" شد "بازاری مردم‌خوار سوداندیش"- یکی قدرت را از دست مردم خارج کرد و دیگری ثروت را؛ خروجی یک چنین روال و روند مردم‌کاهی شد همین‌که اینک هست: "مردمانی بی‌قدرت و بی‌چیز"! اکنون در این شرایط آیا هست جبهه و جریانی که رسما و رأسا پشت و پناه مردم باشد و نظرا و عملا مردم‌افزایی کند؟ ...

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ چهارشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]