جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش دهم
✍️ حسین شیران

.

قرون متمادی جهان زیر سایه‌ و سیطره‌ی سنگین سنت بود و در آن خیل خرده‌جهان‌ها در گوشه و کنار جهان هر کدام خرده‌حقایق‌یشان را سخت در آغوش گرفته، با دیوارهای ذهنی و عینی ستبری خود را از باقی خرده‌جهان‌ها و خرده‌حقایق عالم جدا ساخته، با حداقل ارتباط و حداکثر انزوا می‌زیستند. با وجود این تمایزگرایی‌ها و مرزبندی‌ها ناگزیر اشتراکاتی چند میان‌شان حاکم بود: اقتصاد و معیشت‌شان مبتنی بر زمین‌داری و کشاورزی، سیاست و مدیریت اجتماعی‌شان در سطح خرد مبتنی بر پدرسالاری، در سطح میان خان‌سالاری و در سطح کلان پادشاهی، ذهنیت‌شان مملو از باورهای اسطوره‌ای، ایمان‌شان عطف فراطبیعت و اخلاق‌شان لبریز از وظیفه و تکلیف بود. ...

.

تا این‌که مدرنیته از راه رسید. پیش و بیش از هر چیز تکیه‌گاه‌اش را از اسطوره و ایمان به عقل و علم تغییر داد؛ موجودات و مقولات فراطبیعی را به حکم غیرتجربی بودن توهم شمرد و کنار گذاشت و طبیعت را اثبات‌گرایانه بهر تجربه و تصرف پیش کشید- طبیعتی که تا دیروز تسلیم‌اش بود و حال می‌خواست به یاری تکنولوژی بر آن فائق آید. بسی صنعت رو کرد و افسار معیشت را به ریش آن بست؛ مدیریت را در قالب ادارات و سازمان‌ها (بوروکراسی) درآورد؛ بقچه‌ی جمع‌گرایی را جمع‌تر و بساط فردگرایی را پهن‌تر کرد؛ مدار اخلاق را از تکلیف به حق کشاند و برای بشر حقوق تعریف کرد؛ سیاست را با اقتصاد پیوند زد و تعقیب و تأمین آزادی و برابری و خوشی و خوش‌بختی برای بشر را هدف گرفت. ...

.

با این حجم از تحولات شورانگیز، مدرنیسم ایسم‌ترین ایسم‌ها گشت و با خود پکیج اومانیسم و لیبرالیسم و کاپیتالیسم و ساینتیسم را بی‌رحمانه بر سر جهان سنت با همه خرده‌جهان‌ها و خرده‌حقایق‌اش آوار ساخت؛ در این میان بزرگترین تهدید و تهاجم برای جهان سنت از سوی "صنعت ارتباطات" بود- همان‌که محدودیت مکان و زمان را از میان برداشت و بی‌اجازه و بی‌ملاحظه تخم ارتباط با هر کجا و هر کس و آگاهی از هر کجا و هر کس را در جهان پراکند؛ در این شرایط دیگر نیاز نبود کسی از دیوار خرده‌جهانی بالا رود و خبری ببرد یا بیاورد؛ مدرنیته با همه اسباب و اساس‌اش بالا گرفت و از موقعیتی فراز جوامع بسته را با آگاهی پشت آگاهی بمباران کرد.

.

بمباران آگاهی، ترک‌ها در دیوار تابوها انداخت و بتدریج باعث تخریب و تحلیل آن‌ها و در میان و در معرض نقد و نظر افتادن خرده‌حقایق‌شان گشت و این بزرگترین دستاورد مدرنیته بود، چه تابوها که شکست مرزهای خرده‌جهان‌ها سست‌تر و محو‌تر گشت و از ورا و فرایشان در سطحی بالاتر برای نخستین بار مکان و مقوله‌ی جدیدی به اسم "جهان و جهانی‌شدن" در افق مدرنیته پدیدار شد و بعد اندیشه به جهان بمثابه‌ی یک دهکده و تعیین و ترسیم اصول و اساس جهانی و ارزش‌ها و حقایق جهان‌شمول برای آن موضوعیت یافت و به این قرار خواه‌ناخواه جهان و "مدیریت جهانی" افتاد دست مدرنیته.

.

در نهایت مدرنیته هم انقلابی و در واقع بزرگترین انقلاب‌ها بود که در جهان حادث شد و همچون هر انقلاب دیگری به‌زودی ثابت کرد که نه فقط تمام و کمال توان تحقق ادعاهایش را ندارد بلکه بعضا برخلاف آن ادعاها پیش می‌رود و این‌جا و در اوج بهم‌پیچیدگی یأس و امید بود که فرزند ناخلف‌اش "پست‌مدرنیسم" متولد شد و بیش و پیش از همه‌ دنیا او یقه‌اش را چسبید!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]