جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

درباره تعاریف جامعه شناسی On The Definitions Of The Sociology

حسین شیران

 

     در خصوص اینکه "تعریف جامعه شناسی چیست؟" در همین ابتدا باید گفت که ما در پاسخ به این پرسش هرگز راه آسانی را در پیش رو نخواهیم داشت! و این دشواری خود رسماً از مسئله ای بر می خیزد که ما مدتهاست در پیش رویش داریم و آن اینکه اگر هزار جامعه شناس و جامعه اندیش را، البته اگر که بتوانیم، یکجا بنشانیم، آنگاه که برخیزند، با کمال تأسف، خواهیم دید که بر سر تعریف واحد و مشخصی از جامعه شناسی توافق ندارند! اما اینکه خود این ماجرا از چه روست که چنین جلوه گر می شود مسئله ای دیگر است که بسی جای بحث دارد و ما البته صحبت در خصوص آنرا به فرصتی دیگر محول می سازیم! ...
 

     تعریف (Definition) یعنی "حقیقت امری را برای کسی بیان داشتن" (فرهنگ عمید)؛ با این حساب تعریف جامعه شناسی هم باید چیزی باشد برای فهماندن حقیقت آن به دیگران؛ بدیهی است هرآنکس که به تعریف و یا همان فهماندن حقیقت امری به دیگران برمی آید لاجرم خود باید بیش و پیش از هر کس از کم و کیف آن آگاه باشد؛ اما حالا که خود جامعه شناسان بر سر تعریف واحدی از علم مورد مطالعه شان به توافق روشنی دست نیافته اند ما در پاسخ به هرآنکس که از ما بپرسد "این جامعه شناسی که شما از آن حرف می زنید چیست؟" چه باید بگوییم و یا چه می توانیم بگوییم تا حقیقت آن را بنحو احسن روشن کرده باشیم؟! ...
 

     و این آن مسئله ایست که ما، البته نه از امروز و دیروز، بلکه از همان ابتدا درگیر آن بوده ایم و هنوز هم هستیم! البته نه اینکه هیچ تلاشی در این خصوص صورت نگرفته است، مشکل اینجاست که هیچ توافقی در این خصوص حاصل نشده است! اتفاقاً در مورد تعریف جامعه شناسی تاکنون اظهار نظرات متعدد و متنوعی در طول عمر نه چندان دراز این علم ارائه شده است و این خود نشان همت بلند پیشگامان جامعه شناسی برای رفع این مشکل می باشد؛ ما در ادامه اعم و اهم این تعاریف را از نظر  خواهیم گذراند اما قبل از آن، بهتر است بدانیم که در برابر این مسئله (منظور نفس تعریف جامعه شناسی است) ما عمدتاً با سه گروه از متفکران روبرو هستیم که هر یک بنوعی به این پرسش پاسخ داده اند و بهر نحو از سر آن گذشته اند؛ در این بخش ابتدا اندکی با طرز تفکر این سه گروه آشنا می شویم و بعد بحث تعاریف را در بخش بعدی پی می گیریم؛
 

     گروه اول از این سه گروه آنهایی هستند که اساساً هیچ اعتقادی به تعریف جامعه شناسی ندارند و در واقع با صراحت کامل اعلام کرده اند که دست اندرکاران جامعه شناسی برای اینکه رسالت علمی خویش را پی بگیرند و به تعقیب اهداف تعیین شده بپردازند، نیازی به تعریف واحد و مشخصی از جامعه شناسی ندارند! از معتقدان به این نظر می توان به رابرت هیجدرون (Robert Hagedorn) و سانفورد لبوویتز (Sanford Labovitz) و هانری مندراس (Henry Mendras) اشاره کرد. اگر بر این عقیده باشید که بهر نوع شده حتی با اصرار، از زیر زبان این گروه از متفکران، تعریفی مشخص برای جامعه شناسی بیرون بکشید، در بهترین حالت چیزی بیش از این نخواهید شنید که "جامعه شناسی همان چیزی است که جامعه شناسان بدان مشغول اند"! والسلام! ناگفته پیداست که چنین اظهار نظری نه یک تعریف، بلکه نوعی توتولوژی (Tautology) یا همانگویی است تنها به قصد دست به سر کردن آنها که مشخصاً طالب تعریف هستند! ...
 

     البته باید افزود که مشمولین این گروه به لحاظ برد عقیده شان همسان نیستند و خود دستکم به دو دسته تقسیم می شوند: برخی کلاً به ارائه تعریف در آغاز هر علم، و نه فقط جامعه شناسی، اعتقادی ندارند و برخی دیگر صرفاً آنرا در مورد جامعه شناسی ممکن نمی دانند؛ در دسته اخیر هم برخی چنین امری را فعلاً برای جامعه شناسی که مراحل آغازینش را سپری می کند ممکن نمی دانند و برخی دیگر در همه حال، ایراد یک تعریف معین از جامعه شناسی را اساساً با ذات و ویژگیهای این علم سازگار نمی یابند! ...
 

     گروه دوم آنهایی هستند که از موضعی نزدیک به گروه اول بخصوص دسته اخیر آن، دشواری تعریف برای جامعه شناسی را بدلیل وسعت و پیچیدگی موضوع آن، پذیرفته و اعتراف نموده اند ولی با وجود این، بهر ترتیب خود نیز تعریفی از آن ارائه کرده اند؛ ژرژ گورویچ (George Gurvitch) بعنوان نامدارترین عضو این گروه، بر این منوال در کتابی تحت عنوان "موضوع و روش جامعه شناسی" با دقت خاصی تعاریف موجود از جامعه شناسی را مورد نقد و بررسی قرار داده و با ذکر ایرادات هر کدام، آخر سر خود نیز تعریفی از جامعه شناسی ارائه داده است که در کل، احتیاط محض از سر و روی آن می بارد! البته کم شباهت نبودن تعریف ایشان به تعریف دیگران، خود ناشی از این مسئله است که مشخصاً سعی کرده اند نقاط مورد قبولشان از تعاریف دیگران را بعنوان تأیید در متن تعریف خود بگنجانند! ...
 

     اما گروه سوم را عموماً آنهایی تشکیل می دهند که  قاطعانه به ضرورت ارائه تعریف از جامعه شناسی قائل بوده اند و بر این اساس، قرص و محکم به ایراد تعریفی مشخص از آن پرداخته اند؛ اینها بر این باورند که ضرورت تعریف برای یک علم، ضرورتی منطقی و روش شناختی است و جامعه شناسی هم از این قاعده مستثنی نمی باشد؛ این گروه در سیر استدلال خویش، از مخالفان خود که عموماً متعلق به گروه اول اند، می پرسند که چگونه می توان رسالت علمی خویش در جامعه شناسی را آغاز کرد و به تعقیب اهداف آن پرداخت بدون آنکه تعریف معین و مشخصی از آن در ذهن داشت؟! و یا اساساً چگونه می توان بدون در نظر داشتن تعریفی مشخص از جامعه شناسی، حد و حریم مسائل آن را از مسائل علوم دیگر مشخص کرد و به مطالعه و بررسی دقیق و اصولی آنها پرداخت؟! ... خلاصه اینکه این گروه تعریف را آغاز کار می دانند و هیچ دلیلی را هم برای گریز از آن موجه نمی شمارند! ...


در هر صورت این بود آن سه گروه و در واقع سه جبهه گیری، که متفکران علم الاجتماع تاکنون در برابر مسئله "تعریف جامعه شناسی" از خود بروز داشته اند.

 

 * در این نوشتار به منابع زیر رجوع شده است:

- مبانی جامعه شناسی، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، نشر سمت

- جامعه شناس عمومی، دکتر منوچهر محسنی، نشر طهوری

- مبانی جامعه شناسی، هانری مندراس، ترجمه باقر پرهام، نشر سیمرغ

- فرهنگ عمید، حسن عمید، نشر امیرکبیر

طرح مسائل جامعه شناسی امروز، ژرژ گورویچ و دیگران، ترجمه عبدالحسین نیک گهر،  نشر پیام   

                                                                 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی چیست, تعریف جامعه شناسی

[ شنبه ۷ آبان ۱۳۹۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]