🌓 هدیهبازی و ماجراسازی
بخش دوم
و بعد به وجه درونیاش اما هرگز نباید اینگونه تصور کنیم انقلاب که شد دست هر استعمارگری از ایران بریده شده و دیگر از این خبرها و از این خرید و فروشها نیست؛ نه این نهایت سادهلوحی و سادهنگری است، اتفاقا از بس در این فاصله اسباب و اساس استعمارگری توسعه یافته که کارها و بارها و خرید و فروشها و جابجاییهایش بسی بهتر و بیشتر از قبل پیش میرود؛ تازه در این برهه در کشور ما یک اتفاق خیلی خاص هم رخ داده که نباید از کنار آن ساده گذشت و آن درونزا و درونساز شدن انگلیسیت در داخل کشور است بر این اساس حالا دیگر اصلا نیازی نیست استعمارگری همچون انگلیس از دور بیاید و با هزار خدعه و نیرنگ بساط استثمار ما بگستراند، خیلی ساده و سازمانیافته انگلیسیت خود در داخل کشور به مرز تولید رسیده و حتی از آن هم عبور کرده و مرزهای صادرات را هم درنوردیده است!
بله باید باور داشت دنیا که عوض شده شکل و شمایل استعمارگری هم عوض شده و عوامل تأثیرگذار در آن هم بسی بالا و پایین شده است؛ اگر پیشتر در دنیا یک انگلیس و یک پیر استعمار وجود داشت حالا به قدری این پیر، دستکم در همین ایران خودمان، تکثیر شده که در هر کجایش بوفور میتوان یافت کسانی که انگلیس کبیر را با تمام سیاستبازیهایش درست و حسابی داخل جیبهای بی ته و بی انتهایشان میگذارند و در تو به توهای تمام نشدنی جیبشان برای همیشه گم و گورش میکنند!
اگر که انگلیس با تمام انگلیس بودنش نتوانست قدری طلا بار شتر کرده و در مدرسه تحویل مدرس دهد حالا باید بیاید و وردست استعمارگران تولید داخل ما زانو زند و درس بیاموزد که چگونه میتوان شمش و طلا و دلار و دکل که سهل است شرق و غرب و شمال و جنوب کشور را با همه کوهها و جنگلها و در و دشتها و معادنش بار زد و آورد تهران محضر حضرات، و بعد خود تهران را هم بار هواپیما کرد و برد کانادا و یا نمیدانم کجا و کجا و کجاها که برخی از آنها به لطف خدا مشخص شدهاند و برخی دیگر هم بزودی مشخص خواهند شد، چه تازه هدیهبازی طبریون و پناهیون و امثال اینها شروع شده و کم و بیش حکایت میلیاردمیلیارد استعمارگری تازه یک به یک در دور رو شدن است!
باری به هر جهت اگر که امروز ما نتوانستیم در تولید و توسعۀ پایدار به مرحلۀ درونزایی و خودکفایی برسیم دستکم در مورد استعمارگری و استعمارخویی به حد کمالش رسیدهایم! در شرح اینکه چرا اولی ممکن و میسر نشد و دومی شد هیچ جای دوری نرویم، بیش از هر چیزی خود همین دومی شد که اولی نتوانست بشود. شیران کمشمار جان خود را در طبق اخلاص گذاشته و شبانهروزی از مردم و مملکت دفاع کردند و سرانجام یا شهید شدند یا زمینگیر تا روبهان پرشمار در رأس قدرت فرصتی گیر بیاورند و بیدغدغه با سرمایۀ کشور خلوتی کنند و بیواهمه هر بلایی که دلشان خواست سرش دربیاورند و بعد با نهایت بیشرمی مقابل دوربینی که پشتش چشم میلیونها انسان بیننده از داخل و خارج از حیرت از حدقه درمیآید با نمودی بسیار نمایان از به ریش مردم خندیدن گستاخانه بگویند: اینکه چیزی نیست، دوستانی در کارند که سند تهران که سهل است سند ایران را هم بخواهم به نامم میزنند! ...
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: هدیه بازی طبری پناهیان, پیر استعمار انگلیس, توسعه پایدار, جامعه شناسی شرقی
[ چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]