جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

موقعیت فراز، موقعیت فرود - بخش یازدهم

حسین شیران

 

     آن دسته از متفکران که در برابر هرگونه دوسوگرایی‌های افراطی به «حدّ واسط آن دو» گرایش پیدا می‌کنند و یا بعبارت دیگر در مقابل فریادهای گوش‌کرکن «این است و نه آن»های برخاسته از هر دو سو، به اعتدال زمزمه‌های «هم این است و هم آن» سرمی‌دهند می‌دانیم که علی‌القاعده «تلفیق‌گر» یا «تلفیق‌گرا» ‌خوانده می‌شوند. «تلفیق‌گران» نقطۀ آغاز کارشان بدواً نومیدی از منازعات فکری بی‌پایان و بی‌هوده‌ایست که «اربابان اندیشه‌های افراطی» در هر دو سو آغازگر آن بوده‌اند و باز هم می‌باشند! اگر چه این عادت ناصواب «تاریخ» است که «اربابان افراط‌گر» را بسی بهتر بخاطر مبارک می‌سپارد تا هر کس دیگر را، با این وجود، «تلفیق‌گران» خودخواسته از خیر این «خوش‌خوانی تاریخ» درگذشته و با تمام وجود «حق‌جویانه» در ساحت استوار «اعتدال» اردو می‌زنند!

 

     این «حق‌جویانه» که می‌گویم از این باب است که اینجا و در این نقطه، «تلفیق‌گران» عملاً در قامت «انسان حقیقت‌جو» ظاهر می‌شوند و این حرکت‌شان که «حقیقت» را در جایی به دور از دو سو جستجو می‌کنند هم رسماً در حریم فرهنگ و قاموس «حقیقت‌جویی» قرار می‌گیرد؛ مطابق این قاموس، هر گاه کشاکش میان دو گروه یا دو گرایش فکری بجایی رسید که با گذشت زمان هیچ یک نتوانست عملاً و نظراً بر دیگری غلبه کند این یعنی که «حقیقت» را ‌باید جایی در «حدّ واسط» آن‌دو کندوکاو کرد!

 

     به این‌سو و آن‌سو کشیدن‌هایی که همیشه بر سر «حقیقت» رخ می‌دهد که نباید توجه داشت! «جایگاه حقیقت» همواره به دور از دوسوگرایی‌ها جایی در «میان» آن دو سو می‌باشد؛ حال اینکه این یا آن دسته چنین فکر می‌کنند که حقیقت به اطلاق در سمت و سوی آنها و با آنهاست به باور من، اگر که بخش کوچکی از آن را به حساب «غرض‌ورزی و حق‌پوشانی»شان بگذاریم بخش اعظم آن را باید به حساب «خطای دید» و «تصور موهوم» ناشی از آن بگذاریم!

 

     اینکه هر کس و یا هر گروهی چنین فکر می‌کند که «حقیقت با اوست» درست به این می‌ماند که در جمعی پراکنده در یک اتاق که به صفحۀ یک تلویزیون نگاه می‌کنند آنگاه که گوینده‌ای در آن رو به آنها سخن می‌گوید هر کس در هر کجا که نشسته است با خود چنین می‌انگارد که گوینده رو به او و تنها با او سخن می‌گوید و با دیگرانش هیچ کاری نیست! آنچه مزید این تصور و توهم است اینست که ای عجب او هر کجا که ‌رود گوینده هم او را همراهی می‌کند و هیچ چشم از چشم او برنمی‌دارد! ...

 

     حالا حکایت امثال ما و کشاکش‌مان بر سر نفس «حقیقت» و توصیف و تصرف آن هم چیزی شبیه این ماجراست! ماها اغلب فراموش می‌کنیم آنچه که در رابطه با «حقیقت یک امر» فریاد می‌زنیم کلاً نتیجۀ «دید»یست که از یکسو «شرایط موجود» و از سوی دیگر «موضع و موقعیت» ما نسبت به آن امکانش را برای ما فراهم ساخته است! «کم‌وکیف خود امر» هم که دخیل بر ماجراست! با این توصیف چرا نباید همواره این «اطمینان» و یا لااقل این «احتمال» را بخود بدهیم که با تغییر شرایط و تغییر موضع و موقعیتمان نسبت به امر، بدواً «دید»مان نسبت به موضوع و بعداً «پندار و گفتار و کردار (یا بقولی سه‌گانه‌های عاملیت انسانی)‌مان نسبت به آن هم دستخوش تغییر و تحول گردد؟! تاریخ زیست بشر آیا کم داشته است و دارد از این تغییر و تحولها؟!

 

 

پایان بخش یازدهم

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers

 


برچسب‌ها: جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی, ساختارگرایی, اراده‌گرایی

[ سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]