جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

موقعیت فراز، موقعیت فرود - بخش دهم

حسین شیران

 

     در خصوص حاکم بودن «ارزش‌ها و هنجارها» بر اعضاء جامعه ضرورتاً باید یک نکته را آنهم بحد کافی مورد توجه داشته باشیم و آن اینکه این «حاکمیت» که نوعی «حاکمیت ساختاری»ست، صرف‌نظر از خوب یا بد و یا لازم یا نالازم بودنش، علی‌الواقع هیچگاه «مطلق» و «بلامنازع» نبوده و نیست حتی اگر که در بادی امر خود اینگونه بنماید! گرایش به چنین طرز تفکری، خواه‌ناخواه و یا آگاه‌ناآگاه، ما را به سمت و سوی مکتب «اصالت ساختار» سوق می‌دهد در حالی که «عقل و شعور حقیقت‌جویی»- آنسان که ما در تیپ ایده‌آل «انسان حقیقت‌جو» سراغش می‌گیریم، خود چنین حکم می‌کند که از این مکتب فکری تا جایی که از مکتب مقابل آن یعنی مکتب «اصالت ارادۀ انسانی» سر درنیاوریم باید دوری گزینیم!

 

     این هر دو مکتب از این جهت که در تعریف و تبیین «واقعیت»، پا را بسی بیرون از دایرۀ «اعتدال» می‌نهند عملاً از حریم « حقیقت» دور می‌افتند! علی‌الواقع انسان نه آنسان که آن سر طیف معتقد است دربند «ساختار» است- چه اگر اینچنین می‌بود زندگی جامعوی بشر اینهمه دستخوش تغییر و تحول نمی‌گشت و عملاً در همان اشکال ساختاری آغازین‌اش فرومی‌ماند؛ و نه اینسان که این سر طیف می‌اندیشد فارغ از هر جبری، آزاد و مختار می‌زید- که اگر اینچنین هم می‌‌بود بقول معروف سنگ روی سنگ بند نمی‌شد و اصلاً و اساساً هیچ ساختاری شکل نمی‌گرفت که مبتنی بر آن ساختار کلانی همچون «جامعه» هم شکل بگیرد!

     

     حال اینکه می‌بینیم به هر نوع هم «جامعه» شکل گرفته است و هم‌ این «جامعه» بواسطۀ «ارادۀ عوامل انسانی» بارها و بارها در طی دوران دچار «دگرگونی» گشته است واقعاً خود نشانۀ چیست؟ آیا جز این بوده و است که به هر حال، بر خلاف اطلاق‌گرایی‌ها و یکسونگری‌های این سر یا آن سر طیف، علی‌الواقع مطابق آنچه که تاریخ زیست بشر می‌نماید، هم «آن» بوده است و هم «این»، و هر دو به هر شکل در «تقابل و تعامل» باهم چنین سیر تحولاتی را در امر جامعه جاری ساخته‌اند و آن را بحدی که کنون شاهد آن هستیم رسانده‌اند؟ ...

 

     این بحث که در ادبیات «جامعه شناسی» بیشتر به بحث دوسویۀ «ساختار/ عاملیت Structure / Agency» معروف است و از قضا یکی از بحث‌های مهم و حیاتی در حوزۀ تفکر اجتماعی می‌باشد و حتی برخی همچون «مارگارت آرچر Margaret Archer» آن را «بنیادی‌ترین قضیه در نظریۀ اجتماعی نوین» قلمداد کرده‌‌اند، اگرچه در بدو امر جامعه شناسان را حسب گرایش‌شان به این یا آن عامل به دو دسته تقسیم کرده است اما جای خوشبختی‌ست که «ازپی‌آیندگان» هرگز در بند این «دوگانگی» درنمانده‌اند و به تحقیق با گریز از هر گونه سوگرایی‌ افراطی، بحق «حقیقت» را جایی در «حد واسط» ایندو سو مورد جستجو قرار داده‌اند!

 

پایان بخش دهم

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers

 


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ساختارگرایی, اراده‌گرایی

[ دوشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۵ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]